لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر (عج) تشرّف حاصل کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسّل به ائمه (علیهم السلام) بهتر از تشرّف باشد.

*
ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.


دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است.


در زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان (عج) نسبت به محبّان و شیعیانش زیاد دیده شده؛ باب لقا و حضور بالکلیّه مسدود نیست؛ بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمی شود انکار کرد!


با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عینُ الله الناظره است، آیا می توانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؛ و هر کاری را که خواستیم، انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟!

*

هر چند حضرت حجت (عج) از ما غایب و ما از فیض حضور آن حضرت محرومیم؛ ولی اعمال مطابق یا مخالف دفتر و راه و رسم آن حضرت را می‌دانیم؛ و این که آیا آن بزرگوار با اعمال و رفتار خود خشنود، و سلامی - هر چند ضعیف - خدمتش می‌فرستیم؛ و یا آن حضرت را با اعمال ناپسند، ناراضی و ناراحت می کنیم!


علایمی حتمیّه و غیر حتمیّه برای ظهور آن حضرت ذکر کرده اند. ولی اگر خبر دهند فردا ظهور می کند، هیچ استبعاد ندارد! لازمۀ این مطلب آن است که در بعضی علایم، بَداء صورت می گیرد و بعضی دیگر از علایم حتمی هم، مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق می افتد.


انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذیّت دوستان آن حضرت، سازگار نیست!

*
چه قدر حضرت [امام زمان (علیه السلام)] مهربان است به کسانی که اسمش را می برند و صدایش می زنند و از او استغاثه می کنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربان تر است!

*
خداوند کام همۀ شیعیان را با فَرج حضرت غائب (عج) شیرین کند! شیرینیها، تفکّهاتِ زائد بر ضرورت است؛ ولی شیرینی ظهور آن حضرت، از اَشدّ ضرورات است.


مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می باشد.


افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند، و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند!

*
امام (عج) در هر کجا باشد، آن جا خضراء است. قلب مؤن جزیرۀ خضراء است؛ هر جا باشد، حضرت در آن جا پا می گذارد.


قلبها از ایمان و نور معرفت خشکیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید، تا برای شما امضا کنیم که امام زمان (عج) آن جا هست!


اشخاصی را می خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود!

*
به طور یقین دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت، مؤثّر است، اما نه لقلقه.

*
آری، تشنگان را جرعۀ وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت می دهند. آیا ما تشنۀ معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب حیات نمی دهد، با آن که کارش دادرسی به همه است و به مضطرّین عالم رسیدگی می کند؟!


ائمه (علیهم السلام) فرموده اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید!

* 
تا رابطۀ ما با ولیّ امر: امام زمان (عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطۀ ما با ولیّ امر (عج) هم در اصلاح نفس است.

* 
چه قدر بگوییم که حضرت صاحب (عج) در دل هر شیعه ای یک مسجد دارد!

* 
هر کس که برای حاجتی به مکان مقدّسی مانند مسجد جمکران می رود، باید که اعظم حاجت نزد آن واسطۀ فیض، یعنی فرجِ خود آن حضرت را از خدا بخواهد.


خدا می داند در دفتر امام زمان (عج) جزو چه کسانی هستیم! کسی که اعمال بندگان در هر هفته دو روز (روز دوشنبه و پنجشنبه) به او عرضه می شود. همین قدر می دانیم که آن طوری که باید باشیم، نیستیم!


آیا می شود رئیس و مولای ما حضرت ولیّ عصر (عج) محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟! او در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم و در عین حال، خود را تابع آن حضرت بدانیم؟!


اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود را بشناسند و به آن پناه ببرند، آیا امکان دارد که از آن ناحیه، مورد عنایت واقع نشوند؟!


با این که به ما نه وحی می شود نه الهام، به آن واسطه ای که به او وحی و الهام می شود توجه نمی کنیم؛ در حالی که در تمام گرفتاری ها - اعمّ از معنوی و صوری، دنیوی و اُخروی - می توان به آن واسطۀ فیض؛ حضرت حجّت (علیه السلام)، رجوع کرد.

*
حضرت غائب (عج) دارای بالاترین علوم است؛ و اسم اعظم بیش از همه در نزد خود آن حضرت است. با این همه، به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: برای من دعا کنید!


راه خلاص از گرفتاری ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّ عصر (عج)؛ نه دعای همیشگی و لقلقۀ زبان... بلکه دعای با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه.

 

 

 



نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 مرداد 1388 توسط هیئتی
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 مرداد 1388 توسط هیئتی

روی ماه دستمال نمدار می کشم 


نوک قاشق اسمونو می چشم


می پاشم ستاره هارو سر رات


که بیای قدم بذاری رو چشم 


شبا رو جمع می کنم تا می زنم


رنگ روغنی به فردا می زنم


همه ی تلخیارو دور می ریزم


طعم شیرینی به دریا می زنم


واسه ی اومدنت برنامه هاست


همه ی جاده ها ابپاشی می شه


نوک هر پرنده ای شاخه گلی


کف رودخونه هامون کاشی میشه


یه حساب تازه ای باز می کنم 


شکل ماهتو پس انداز می کنم

 

 



نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 مرداد 1388 توسط هیئتی
دل سیاه شب و بارش تلالو ماه

صدای حسرت و اندوه و ناله و صد آه

 

بیا که بغض فروخورده ی دلم واشد

و نور صاعقه ای ناگهان هویدا شد

 

دلم گرفت ولی آسمان چرا بارید؟!

ز درد و غصه من آسمان چرا نالید؟!

 

میان اینهمه باران دو چشم من بی تاب

که بین صاعقه ها و درخشش مهتاب...

 

چرا هنوز آسمان شب تار است!

و پهنه ی دل من نیز غرق در خار است

 

دو دست خویش پر از اشک آسمان کردم

و یک ستاره ی پر نور را نشان کردم

 

بیا که از غم تو عالمی است طوفانی

بیا که صاف شود این هوای بارانی

 

 

 

 

 



نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 مرداد 1388 توسط هیئتی
قال المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف : انا بقیة اللّه فى أرضه والمنتقم من اعدائه
من یگانه مظهر الهى، باقیمانده در زمین و انتقام گیرنده از دشمنان خدایم.

 

(الزام الناصب، ج1، ص352)

 



نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 مرداد 1388 توسط هیئتی

روی ماه دستمال نمدار می کشم

 نوک قاشق اسمونو می چشم

می پاشم ستاره هارو سر رات

که بیای قدم بذاری رو چشم

شبا رو جمع می کنم تا می زنم

رنگ روغنی به فردا می زنم

  همه ی تلخیارو دور می ریزم

طعم شیرینی به دریا می زنم

واسه ی اومدنت برنامه هاست

همه ی جاده ها ابپاشی می شه

نوک هر پرنده ای شاخه گلی

کف رودخونه هامون کاشی میشه

یه حساب تازه ای باز می کنم

شکل ماهتو پس انداز می کنم



نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 مرداد 1388 توسط هیئتی

 

نتایج نظر سنجی مراسم شب های قدر

 

 

 

 

عناوین برنامه

عالی

خوب

متوسط

ضعیف

جمع کل نظرات

مکان برگزاری مراسم

18

12

6

0

36

زمان شروع و پایان مراسم

17

19

0

1

37

نحوه اطلاع رسانی مراسم

15

15

5

1

36

تزئینات داخل هیئت

7

9

11

0

27

مطالب ارائه شده در سخنرانی

19

16

1

0

36

مراسم روضه خوانی و سینه زنی

23

10

1

0

34

مراسم دعای جوشن کبیر و قرآن سر گرفتن

22

9

3

1

35

نوع پذیرایی

22

12

2

0

36

برخورد مسئولین هیئت

28

3

4

2

37

مجموع کل نظرات

171

105

33

5

314

 

با توجه به نظرات اخذ شده برنامه شب های قدر:

 55 درصد عالی، 33 درصد خوب، 11 درصد متوسط و 1 درصد ضعیف ارزیابی گردیده است.



نوشته شده در تاريخ یک شنبه 12 مرداد 1388 توسط هیئتی
 
 
نمی از چشم های توست چشمه، رود، دریا هم
کمی از رد پای توست جنگل، کوه ، صحرا هم

تو از تورات وانجیل و زبور از نور لبریزی
تو قرآنی ، زمین محو شکوهت، آسمان ها هم

جهان نیلی است طوفانی، جهان دلمرده ظلمانی
تویی تو نوح موسی هم، تویی تو خضر عیسی هم

نوایت نغمه ی داوود، حسنت سوره یوسف
مرا ذوق شنیدن می کشد شوق تماشا هم

تو آن ماهی که در پایت تلاطم می کند دریا
من آن دریای سرگردان دور افتاده از ماهم

اسیر روی ماه تو هواخواه نگاه تو
نشسته بین راه تو نه تنها من که دنیا هم

تمام روز ها بی تو شده روزمبادا  نه
که می گرید به حال و روز ما روز مبادا هم

همه امروزها مثل غروب جمعه دلگیرند
که بی توتیره و تلخ است چون دیروز فردا هم

جهانی را که پژواک صدایت را نمی خواهد
نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهم


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 23 تير 1388 توسط هیئتی
نامها و عنوانها و جايگاهها و كرسيها به انسان تشخص نميدهد؛ تشخص واقعى و شرف واقعى در معانى ديگرى است. 
» در روايت داريم كه «اشراف امّتى حملة القران و اصحاب اللّيل». اشرافيت در نظامهاى مادى معنايى دارد، ولى در نظام اسلامى اشرافيت معناى ديگرى دارد.
» آن كسانى كه اصحاب‏الليل‏اند - كسانى هستند كه براى خدا در شب قيام ميكنند - يا كار دشوار را براى مردم در شب انجام ميدهند، يا آن كسانى كه حملةالقرآن هستند و با قرآن انس دارند و با نور قرآن و هدايت قرآن حركت ميكنند، «اشراف» اينها هستند.
» كسانى كه پول دارند، ثروت دارند و جايگاه اجتماعى دارند، آنها در منطق و در نظام ارزشى اسلامى «اشراف» محسوب نميشوند.


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 23 تير 1388 توسط هیئتی
(نامه به يكى از فرمانداران در سال 40 هجرى)

نكوهش يك كارگزار

پس از ياد خدا و درود از تو خبرى رسيده است كه اگر چنان كرده باشى، پروردگار خود را به خشم آورده، و امام خود را نا فرمانى، و در امانت خود خيانت كرده‏اى.

به من خبر رسيده كه كشت زمينها را بر داشته، و آنچه را كه مى‏توانستى گرفته، و آنچه در اختيار داشتى به خيانت خورده‏اى،

پس هر چه زودتر حساب اموال را براى من بفرست و بدان كه حسابرسى خداوند از حسابرسى مردم سخت‏تر است.

با درود.

(40) و من كتاب له عليه السلام إلى بعض عماله

 أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَلَغَنِي عَنْكَ أَمْرٌ إِنْ كُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ رَبَّكَ وَ عَصَيْتَ إِمَامَكَ وَ أَخْزَيْتَ أَمَانَتَكَ‏

بَلَغَنِي أَنَّكَ جَرَّدْتَ الْأَرْضَ فَأَخَذْتَ مَا تَحْتَ قَدَمَيْكَ وَ أَكَلْتَ مَا تَحْتَ يَدَيْكَ فَارْفَعْ إِلَيَّ حِسَابَكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ حِسَابَ اللَّهِ أَعْظَمُ مِنْ حِسَابِ النَّاسِ وَ السَّلَامُ



نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 23 تير 1388 توسط هیئتی
صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 23 صفحه بعد