روی ماه دستمال نمدار می کشم
نوک قاشق اسمونو می چشم
می پاشم ستاره هارو سر رات
که بیای قدم بذاری رو چشم
شبا رو جمع می کنم تا می زنم
رنگ روغنی به فردا می زنم
همه ی تلخیارو دور می ریزم
طعم شیرینی به دریا می زنم
واسه ی اومدنت برنامه هاست
همه ی جاده ها ابپاشی می شه
نوک هر پرنده ای شاخه گلی
کف رودخونه هامون کاشی میشه
یه حساب تازه ای باز می کنم
شکل ماهتو پس انداز می کنم
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 مرداد 1388
توسط هیئتی